۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۴
کاش هميشه قبل از انتخابات بود
ديگر اين يک عادت شده است که قبل از انتخابات همه چيز حال و هواي ديگري دارد.
تلويزيون تحت عنوان «جمهوريت» برنامه دارد، فيلمهاي سينمايي خيلي خوبي نمايش ميدهد، مرتب فوتبال پخش ميکند، مردم خيلي محترم هستند، چهرههاي دختر و پسراي خوش تيپ را نمايش ميدهد و مهمتر با آنها مصاحبه هم ميکند.
در صحنهي سياست بعد از سالها زندان معلوم ميشود عباس عبدي بيگناه بوده، زندان باقي لغو ميشود، فرماندهي نيروي انتظامي سابق لبخند ميزند، شهردار تهران براي ثبت نام کت و شلوار و پيراهن خوشرنگ ميپوشد. رابطه با آمريکا مزهي سخنان کانديداها ميشود و قوهی قضائيه عليه ضابطان بخشنامه صادر ميکند.
در عرصهي فرهنگي وبلاگنويسان عزيز ميشوند. کانديداها پشت اينترنت عکس ميگيرند. مسؤلان کشوري و لشگري دست به سينه راه ميروند. همه به نمايشگاه کتاب ميروند وبه اهالي مطبوعات عرض ارادت مينمايند و ايرانيان خارج از کشور هم عزيزان ميشوند.
در سياست خارجي هم وقتي بحث همه دنيا در مورد غني سازي در ايران هست، هيچ کانديدايي به آن حوزه نزديک نميشود.
و از همه مهمتر ، همه خاکستري و با احتياط حرف ميزنند و مواظبند بفهمند که حرفها شان چه تأثيري روي مردم دارد و اگر هم گافی بدهند فوري تکذيب ميکنند.
و خلاصه زندگي قبل از انتخابات براي يکي دو ماهي شيرين ميشود.