۲۸ تير ۱۳۸۳
تعطيلي روزنامه هاي وقايع اتفاقيه و جمهوريت
روزنامه هاي وقايع اتفاقيه و جمهوريت تعطيل شدند.
شايد براي ملت ما که به تعطيلي روزنامه هاي زيادي در اين سالها عادت کرده اند، خبر تعطيلي اين دو روزنامه، مثل خبر تعطيلي ساير روزنامه ها باشد. اما به دلايلي تعطيلي اين دو روزنامه از چند جهت مهمتر از تعطيلي روزنامه هاي قبلي بود.
1- بعد از انتخابات مجلس هفتم، صداي جرياني که صداي اکثريت قابل توجه مردم بود، بلندگوي پارلماني ندارد. و اگر همين يکي دو روزنامع هم تعطيل شود که شد، ديگر صداي بخش عمده مردم شنيده نمي شود. شنيده نشدن صداي بخش زيادي از مردم، به معناي نبود آن صداها نخواهد بود، به معناي زيرزميني شدن صداهاست. و چه خطرناک مي شود براي کشور.
2- با توجه به دادگاه زهرا کاظمي و شبهاتي که در اين مورد هست، قطعاً تعطيلي اين دو روزنامه که توجه ويژه اي به اين دادگاه داشتند، تلقي بدي در دنيا خواهد داشت. و با تهديداتي که شده است حتي از نظر اقتصادي مي تواند تاثيرات بدي براي کشور داشته باشد که البته دود آن به چشم مردم خواهد رفت.
3- حالا که با توجه به مواضع اکثريت مجلس شوراي اسلامي بلندگوهاي فراواني بي دغدغه در اختيار يک جناح است، و براي تعطيل کردن روزنامه ها فشار زيادي از داخل پارلمان نيست، دولت هم که نظراتش از قبل در اين موارد مسموع نبود. تعطيل شدن اين دو روزنامه يقيناً به محبوب کردن اين جناح نمي انجامد، بلکه همه آنچه که از قبل در مورد بسته شدن فضاي سياسي کشور بعد از انتخابات مجلس هفتم گفته مي شد، در اذهان جامعه قطعي و جدي مي شود.
4- غير از آنکه براي بسته شدن صداي رسانه هايي که مي توانست صداي بخش عمده اي از مردم باشد، نگران و متأسف هستيم، از نظر انساني براي اين همه نيروهايي که در رسانه ها کار مي کردند و يک شبه از کار بي کار شده اند، بيشتر بايد تأسف خورد و نگران شد. نيروهاي فرهنگي و اجرايي که تنها جرمشان آن است که کار رسانه اي انجام مي دهند و هر روز خانه بدوش مجبورند از اين روزنامه به آن روزنامه بروند.
5- و آخر اينکه: يادش بخير وقتي که مجلس براي تعطيلي روزنامه ها فرياد بر مي آورد. اين تعطيلي آزموني است براي مجلس هفتم که چه خواهند کرد.