۲۳ آذر ۱۳۸۷
دولت وحدت ملی و همایش مجلس و چند نکته قابل توجه
مسألهی دولت وحدت ملی و همایش مجلس شورای اسلامی که در آن همهی نمایندگان ادوار دعوت شده بودند، جبههی اصولگرایان یک دست سابق را حسابی درهم ریخته است. در این مورد چند نکتهی بامزه وجود دارد:
۱. دوستان آقای احمدی نژاد در رقابت با تیم آقای لاریجانی کلی مصاحبه کردهاند و مطلب نوشتهاند که در این جلسه مخالفین نظام و انقلاب شرکت داشتهاند و رییس جمهور به این دلیل شرکت نکرده است. خانم رجبی همسر معروف آقای الهام هم طبق رویه و سنت همیشگی فحش نامهی مفصلی مرقوم فرمودهاند و کلی در فضایل این کار معجزهی هزارهی سوم قلم فرسایی فرمودهاند. این در حالی است که بنا به گفتهی منابع موثق در مجلس، آقای احمدینژاد نه تنها قرار بوده در جلسه شرکت کنند بلکه قصد سخنرانی هم داشتهاند. صبح همان روز هم رادیو چند بار اعلام کرد که رییس جمهور در این نشست سخنرانی میکند. بعضیها را هم میشناسم که به همین دلیل شرکت نکردند. ظاهراً مجلس که تصمیم داشته فقط رؤسای مجلس سخنران باشند، با این پیشنهاد مخالفت کرده و به این دلیل رییس جمهور شرکت نکرده است. باید این روایت درستی باشد؛ چون وقتی رییس دفتر مقام معظم رهبری که معمولاً به نمایندگی از ایشان در جلسات شرکت میکند در جلسه بودهاند و اعضای همراه آقای رییس جمهور مثل آقای الهام نیز در جلسه بودهاند دلایل سیاسی که خانم الهام بر شمردهاند درست نیست و بحث شرکت مخالفان دلیل عدم شرکت نبوده است. اگر اجازهی سخنرانی به آقای احمدینژاد میدادند حتماً شرکت میکردند و لابد کلی هم از این کار تعریف میکردند.
۲. وقتی اصلاح طلبان کاندیدا برای ریاست جمهوری دارند و امکان رأیآوری هم بنا به نظرسنجیهای متعدد دارند، طبیعی است که راه حل سوم یعنی رییس جمهوری غیر آقای احمدی نژاد و غیر اصلاحطلب از سوی اصولگرایان برای نیامدن کاندیدای اصلاحطلب مطرح میشود. مبتکر این طرح هم در ابتدا آقای ناطق نوری بودند که حداقل من در جریانم که مستقیماً آن را با آقای خاتمی در میان گذاشتهاند و خبر آن هم به نوعی اعلام شد. این که بعداً از این طرح کنار کشیدهاند هم دلایل خاص خودش را دارد. کاش کارگزاران هم در جلسهی حزبی خود این طرح را مورد قبول قرار نمیدادند تا اصولگرایان یا همه یکپارچه پشت سر آقای احمدینژاد قرار گیرند و یا در برابر افکار عمومی که به نظر میرسد خواستار تغییر در ریاست جمهوری آینده هستند، فرد دیگری را معرفی نمایند که در هر دو صورت شانس اصلاحطلبان را برای پیروزی افزایش میدهد.
۳. این که همیشه اصولگرایان از وحدت حرف میزدند و یکدست بودن حاکمیت در سطوح اجرایی و قضایی و تقنینی را بزرگترین دستاورد خود میدانستند، امروز این طور از هم پاشیده و در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند، از یک سو نشان میدهد که باید همهی نیروها در کار ادارهی کشور باشند و از سوی دیگر این که واقعاً بسیاری از اصولگرایان نمیتوانند از عملکرد این دولت حمایت کنند و میخواهند خود اپوزسیون احمدینژادی باشد که همهشان در ابتدا با او همراه بودند. این را جامعه نیز درک میکند و به همین دلیل میشود تأیید کرد که همایش مجلس هم یک کار انتخاباتی اصولگرایان بوده است و اثری در به نفع آنان نخواهد داشت. چه خوب است که صادقانه همهی اصولگرایان در انتخابات آینده پشت سر آقای احمدینژاد قرار گیرند تا با دو قطبی شدن انتخابات آینده نظر واقعی مردم مشخص شود.