۲۶ دی ۱۳۸۲
خاتمی و دوستانشمتأسفانه حوزه مسائل سیاسی نظام جمهوری اسلامی که باید پرچم دار اخلاق و ایمان باشد، به شدت آلوده به رفتارهای غیر اخلاقی و غیر اسلامی است و رواج تهمت، افترا، دروغ و بد اخلاقی در این حوزه به حدی است که بی اعتمادی عمومی را قطعاٌ در پی خواهد داشت.
آنچه که بنده را بر نوشتن این یادداشت ترغیب کرد بازی اخیر برخی رسانه هاست که در این اواخر و همزمان با نزدیک شدن ایام انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی شروع شده است. این بازی ابتدا در پروژه اختلاف افکنی در جبهه دوم خرداد آغاز شد. این طبیعی است که در جبهه بزرگی بنام جبهه دوم خرداد، نظرات متفاوتی وجود داشته باشد، اما همچنانکه نیروهای اصیل جبهه دوم خرداد اعلام کردند، در اصولی که دوم خرداد بر مبنای آن به وجود آمد مشترکند و نخواهند گذاشت که آنها که فرصت تاریخی بعد از دوم خرداد و امیدواری بزرگ جامعه را به یاس تبدیل کردند موفق و سربلند از این بازی بیرون آیند.
اما نکته مهمتر آنکه اخیراً این بازی به پروژه جدید تری تبدیل شده و آن تبلیغ رویارویی اعضای اصلی جبهه دوم خرداد و حتی نزدیکان و حلقه های اول وابستگان حقوقی و حقیقی این جبهه با رئیس جمهور محترم است. رسانه های ضد اصلاحات در این بازی جدید با حمایت از رئیس جمهور، به نحوی تبلیغ می کنند که گویا علاقمندان و اطرافیان آقای خاتمی در برابر ایشان و مواضع رئیس جمهور ایستادگی می کنند. در این مورد به چند نکته مهم اشاره می شود:
1- از اینکه بعد از این همه فشار در طول شش سال گذشته که رسانه های ضد اصلاحات و تریبونهای وابسته به آنها علیه شخص رئیس جمهور بدترین اهانت ها و کارشکنی ها را کرده اند، به این نتیجه مصلحتی رسیده اند که خاتمی قابل دفاع است، جای خوشوقتی است. گرچه هیچ کس در جامعه ایرانی نمی تواند بپذیرد این دفاع ناشیانه جز خراب کردن رئیس جمهور تاثیر دیگری در جامعه داشته باشد.
2- دوستان آقای خاتمی به خوبی به این نکته واقفند که رئیس جمهور از آنان توقع مریدی ندارد. اساساً فرق مکتب خاتمی با بسیاری از مکاتب سیاسی دیگر در این است که وی از عمق جان به آزادی و دموکراسی و رشد افکار سیاسی باور دارد. هیچیک از نزدیکان و یا وابستگان سیاسی رئیس جمهور تا کنون ادعای مکتب مریدی و مرادی را در مورد وی نگفته است، چون از خاتمی یاد گرفته اند که آزاداندیش باشند ونظراتشان را صادقانه مطرح نمایند.
3- عمده کسانی که از نظرات و دیدگاههای آقای خاتمی حمایت می کنند و هویت سیاسی خود را از وی می دانند (که بنده خودم را یکی از آنان می دانم) به یقین از چهارچوب اندیشه های رئیس جمهور که به وجود آورنده مکتبی است که امروز اصلاح طلبان خود را به آن منتسب می کنند خارج نخواهند شد. و طبعاً از رهبری یک جریان بزرگ اصلاح طلبی کشور در این شرایط حساس تاریخساز انتظار دارند که آنان را رهبری نمایند و با زبان آرام یا تند و گزنده مسیر راه را به آنان نشان دهند. استقبال از تندی و پرخاش خاتمی مثل تعریف ها و تمجیدهای خاتمی شیرین است.
4- هرکسی که اندکی انصاف داشته باشد، می فهمد که که خاتمی از مواضعی که در آغاز ریاست جمهوریش اعلام کرده است ذره ای عقب نشینی نکرده است هرچند موفق به اجرای همه آنان نشده باشد. نگاه گذرا به موفقیت عمومی اصلاحات و تغییرات اساسی و زیر بنایی در روند رشد سیاسی کشور که منجر به باز شدن بسیاری از راههای ورود ممنوع و یکطرفه شدن آنها به نحوی که قابل بازگشت نیست، بیانگر این واقعیت است که تاریخ ایران هرگز آنرا فراموش نمی کند.
و نهایتاً اینکه به یقین با اصالتی که در خاتمی وجود دارد، قطعاً این بازی جدید پا نخواهد گرفت و آنها نمی توانند هرگز خاتمی را در صحنه سیاسی و در میان مردم ایران تنها ببینند. این واقعیتی است که حتی منتقدان و مخالفان رئیس جمهور هم به آن واقفند.