دیروز «وبنوشت» دو ساله شد. دو سال تمام، هر روز نوشتم و با شما حرف زدم. از همه چیز گفتم و پای صحبت شما نشستم. از وقتی معاون رئیسجمهوری بودم کارم را شروع کردم، بعد شدم مشاور رئیسجمهور و ادامه دادم و بعد هم بهعنوان یک عضو از جامعهی ایرانی همچنان نوشتم. در آغاز سومین سال وبلاگنویسی چند نکته را متذکر میشوم:
- تجربهی وبلاگنویسی بهترین تجربهی عمر من بود. ارتباط صمیمانه، ایمیلهای محبتآمیز، شنیدن حرفهای مردم بهصورت مستقیم، حتی خواندن و شنیدن فحاشیهای جناحهای سیاسی و یا افراد عادی عبرتآموز بود. از همهتون ممنونم.
- بخش کامنتها را که از پارسال شروع شد، کمکم تبدیل به یک اتاق اظهار نظر شد. اینجا سایت شخصی من بود و با مسئولیت من. خیلی از نوشتهها که عمدتاً بدون اسم و عنوان بود را نمیشد پابلیش کرد. در نظر آن عزیزان سانسورچی نام گرفتم. با تعبیر آنکه «شماها سر و ته یک کرباسید و سانسور میکنید» هم خیلی روبهرو شدم. در همینجا از همهی آنان عذرخواهی میکنم. یقین دارم درکم خواهند کرد. باز هم از کامنتهای شما استقبال میکنم و میدانید که منتشر کردن هر روز و احیاناً جواب دادن به آنها وقت زیادی میگیرد.
- رسانههای جهانی و داخلی در این دو سال از «وبنوشت» گزارشهای زیادی تهیه کردند. بسیاری از وبلاگهای ایرانی هم لینک دادند. در موارد فراوانی مطلب «وبنوشت» را در سایتهایشان نقل کردند و یا در سخنرانیها و مصاحبههای وبلاگی از «وبنوشت» یاد کردند. از همهی آنان ممنونم. همچنان از هزاران دوستی که در اورکات، گزگ و کلوب به من افتخار دوستی دادند.
- پیدا کردن سوژه، با وضعیتی که نوشتههای من دارد و باید دهها ملاحظه را در ذهن داشته باشم، بسیار سخت است. اگر گاهی نوشتهها مورد پسند شما نیست، شرمنده! اما همواره سعی کردهام در این دو سال مثل همیشهی عمرم آنچه به آن پایبندم را بنویسم و خود را آنچنانکه هستم معرفی کنم، نه بهتر! ایکاش میشد همه این روش را داشتند.
- روزنوشت من تاریخنگاری نیست، اما گاهی نمیشود از حوادث روز جدا شد. لذا نمیتوان توقع داشت در مورد هر حادثه چیزی بنویسم. همچنانکه ننوشتن در مورد حادثهای به معنای خاصی نیست. عکسها هم حتیالامکان ربطی به مطالب ندارد و برداشت سیاسی از ارتباط آنها کار صمیمی نیست!
- از همه مهمتر تشکر ویژه از خوانندگان است که سایت را تقریباً همواره حداقل بالای ۱۵ هزار در روز نگه داشتهاند و به ۳۷ هزار هم رساندهاند.
- از کسانیکه در طول این دو سال در بخش فنی، اجرایی و حتی سوژهیابی و تصحیح کمکم کردهاند نیز ممنونم.
در پایان: تو رو خدا کادو نفرستید! مخلص همهتون هستم و امیدوارم تا سال آینده باز هم هر روز بنویسم و شما هم هر روز لطف کنید و آن را بخوانید. شاد باشید.