ماجرای نوشته های من و فوتبال زنان در کشورهای عربی

یکی از دوستانم می‌گفت اخیراً تلویزیون‌های عربی مسابقات فوتبال زنان که در اروپا یا جاهای دیگر برگزار می‌شود را پخش می‌کنند. گزارشگرها که عرب هستند و اصلاً در ذاتشان ضد زن‌اند، خیلی این را بامزه گزارش می‌کنند. چپ و راست، تا هر یک از خانم‌ها کمی کند کار کنند یا توپ از زیر پایشان رد شود، گزارشگران عرب سرحال می‌آیند و می‌گویند اصلاً زن را چه به فوتبال. واقعاً که خانم‌ها نباید به این کارهای مردانه رو بیاورند. مگر زن می‌تواند بدود؟ خلاصه گزارشگر روی جادهٔ آسفالت می‌افتد و هر چه دل تنگش می‌خواهد علیه خانم‌ها حرف می‌زند.

خوب، طبیعی است که خانم‌ها بازی‌های پرآوازهٔ بین‌المللی دارند. طبعاً وقتی که چند لحظه بازی ضعیف آنان می‌گذرد، بازی اوج می‌گیرد، گزارشگران عرب باز وقتی می‌خواهند تعریف کنند می‌گویند: با اینکه این‌ها زن هستند ولی انصافاً خوب بازی می‌کنند.

حالا شده ماجرای من. مثلاً در قسمت پاسخ به پرسش‌ها، یک روز نمی‌توانم تازه کنم، یا طرف سؤال خود را ندیده است، بلافاصله می‌نویسد: آهان! دیدید گفتم که آخوند، آخونده؟ اصلاً این‌ها را چه به اینترنت. ما محکوم می‌کنیم. خواست ما این است که دیگر سراغ این نوشته‌ها نروید! کاش باز تا همین‌جا بود. وقتی مطلبی را به دلیلی نمی‌پسندند، دوباره می‌نویسند که اصلاً رژیم آخوندی و…

جالب‌ترش آن‌هاست که وقتی حتی مطلبی را می‌پسندند و گمان می‌کنند که شجاعانه هم هست، می‌نویسند که به هوش باشید، می‌خواهد دل شما جوانان را به دست بیاورد و دوباره گولتان بزند. کور خوانده‌اید، رژیم رفتنی است. طناب‌های دار را برای تو هم آماده کرده‌ایم!

البته پیدا کردن ریشهٔ این نگاه‌های افراطی و وهم‌آلود روشن است.

اما بد نیست! من و خانم‌های فوتبالیست کار خودمان را می‌کنیم! قضاوت‌ها بر اساس کارمان صورت می‌پذیرد، نه بر اساس گزارش‌ها.

خوشتان آمد از کارت تبریکی که برای خودم فرستادم و در کنار فوتبالیست‌ها خودم را هم گنجاندم؟!

:اشتراک گذاری بر روی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ماجرای نوشته های من و فوتبال زنان در کشورهای عربی

یکی از دوستانم می‌گفت اخیراً تلویزیون‌های عربی مسابقات فوتبال زنان که در اروپا یا جاهای دیگر برگزار می‌شود را پخش می‌کنند. گزارشگرها که عرب هستند و اصلاً در ذاتشان ضد زن‌اند، خیلی این را بامزه گزارش می‌کنند. چپ و راست، تا هر یک از خانم‌ها کمی کند کار کنند یا توپ از زیر پایشان رد شود، گزارشگران عرب سرحال می‌آیند و می‌گویند اصلاً زن را چه به فوتبال. واقعاً که خانم‌ها نباید به این کارهای مردانه رو بیاورند. مگر زن می‌تواند بدود؟ خلاصه گزارشگر روی جادهٔ آسفالت می‌افتد و هر چه دل تنگش می‌خواهد علیه خانم‌ها حرف می‌زند.

خوب، طبیعی است که خانم‌ها بازی‌های پرآوازهٔ بین‌المللی دارند. طبعاً وقتی که چند لحظه بازی ضعیف آنان می‌گذرد، بازی اوج می‌گیرد، گزارشگران عرب باز وقتی می‌خواهند تعریف کنند می‌گویند: با اینکه این‌ها زن هستند ولی انصافاً خوب بازی می‌کنند.

حالا شده ماجرای من. مثلاً در قسمت پاسخ به پرسش‌ها، یک روز نمی‌توانم تازه کنم، یا طرف سؤال خود را ندیده است، بلافاصله می‌نویسد: آهان! دیدید گفتم که آخوند، آخونده؟ اصلاً این‌ها را چه به اینترنت. ما محکوم می‌کنیم. خواست ما این است که دیگر سراغ این نوشته‌ها نروید! کاش باز تا همین‌جا بود. وقتی مطلبی را به دلیلی نمی‌پسندند، دوباره می‌نویسند که اصلاً رژیم آخوندی و…

جالب‌ترش آن‌هاست که وقتی حتی مطلبی را می‌پسندند و گمان می‌کنند که شجاعانه هم هست، می‌نویسند که به هوش باشید، می‌خواهد دل شما جوانان را به دست بیاورد و دوباره گولتان بزند. کور خوانده‌اید، رژیم رفتنی است. طناب‌های دار را برای تو هم آماده کرده‌ایم!

البته پیدا کردن ریشهٔ این نگاه‌های افراطی و وهم‌آلود روشن است.

اما بد نیست! من و خانم‌های فوتبالیست کار خودمان را می‌کنیم! قضاوت‌ها بر اساس کارمان صورت می‌پذیرد، نه بر اساس گزارش‌ها.

خوشتان آمد از کارت تبریکی که برای خودم فرستادم و در کنار فوتبالیست‌ها خودم را هم گنجاندم؟!

:اشتراک‌گذاری بر روی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *