دیروز در جشنوارهی دانشجویان وبلاگنویس ایران در همدان شرکت کرده بودم. جای همهی شما خالی. از اولین روزهایی که بچههای دانشگاه بوعلی سینا با کمک وزارت علوم جشنوارهی دانشجویان وبلاگنویسان ایران را برگزار کردند، معلوم بود که منظم هستند و دلسوز وبلاگنویسی ایران.
دیروز که به همدان رسیدیم، باخبر شدیم که دو سه شب پیش ناشناسانی به کامپیوترشان حمله کردهاند و خوشبختانه backup داشتن از همهچیز باعث شده بود که برنامههای جشنواره به هم نخورد. نصرالله جهانگرد هم بهعنوان نمایندهی رئیس جمهور شرکت کرده بود. استاندار، رئیس دانشگاه و مدیر کل فرهنگی وزارت علوم هم از مقامات بودند. من هم البته بودم که نمیدانستم در صف مسؤولان هستم یا وبلاگنویسان! دادستان همدان هم بود و با استقبال به مراسم توجه داشت که خیلی جای خوشحالی بود و خود این علاقمندی پشتوانهی خوبی برای جشنواره بود.
در مراسم افتتاحیه جهانگرد و رئیس دانشگاه بوعلی و مدیر کل فرهنگی وزارتخانه سخنرانیهای رسمی داشتند. نوید لطیفی و یحیی صافی آریان، دبیران نخستین جشنواره دانشجویان وبلاگنویس ایران، هم دوتایی با هم – البته نه به صورت کر – روی سن رفتند و از وبلاگ و کارشان حرف زدند. انصافاً هم خیلی منظم برگزار شده بود.
کلیپ کوتاه با حالی نشان داد که وقتی همهی رسانهها از فعالیت باز میماندند، چراغهای شبانه منازل روشن میشد و آدمها وبلاگنویس میشدند و زنده بودن خود را با وبلاگنویسی اعلام میکردند. بعد از یکی دو سخنرانی باز چراغها را خاموش کردند تا ویدئو کلیپ دومی را به نمایش بگذارند. دیدم وبنوشت آمد و تصاویری از صفحات آن و لطف شرکتکنندگان که با کف زدن تشویق کردند. خدا وکیلی کلیپ کوتاه قشنگی از وبنوشت درست کرده بودند.
بعد هم خانم مجری مرا دعوت کرد که سخنرانی کنم. جای سخنرانی هم خیلی سخت بود؛ وسط یک سن بزرگ با سالن کمنور، نقطهای را نور داده بودند و فقط پشت یک میکروفون تنها، باید میایستادم و حرف میزدم. من از این که برای اولین بار اینطور شفاف مجبور بودم با همهی ابعاد وجودم ظاهر شوم، عذرخواهی کردم.
بعد از چند جمله حرف زدن، نوید و یحیی از طرف وبلاگنویسان لوح تقدیری به من دادند. برای اولین بار بود که احساس کردم نمیتوانم حرف بزنم. بدجوری تحت تأثیر لطف همهی وبلاگنویسان و دانشجویان و تشویقهایشان قرار گرفته بودم. از همه تشکر میکنم و آنقدر خود را باهوش میدانم که بدانم وبلاگنویسان برتر، پرتلاشتر و باسوادتر از من فراوانند و این کار فقط لطفی بوده است در حق من.
بچهها خسته نباشید؛ یقیناً گام بلندی برای تحقق و نهادینه شدن دموکراسی از طریق جدیتر کردن وبلاگها برداشتهاید. باز هم در این باره خواهم نوشت.