بعضی خوانندهها و حتی مداحها از بس یک ترانه یا شعر را خواندهاند که مردم حفظ شدهاند، در مراسمی که برگزار میکنند به جای آن که خودشان بخوانند، میکروفون را رو به مردم میگیرند و آنها به جای خوانندهها و مداحها میخوانند. امروز روز جهانی آزادی مطبوعات است. با همهی اتفاقاتی که برای روزنامهها در ۶، ۷ سال گذشته در ایران افتاد و سرنوشتی که روزنامهنگاران و اخیراً وبلاگنویسان داشتند، این حقایق آنقدر در ذهن مردم نقش بسته است که لازم نیست چیز دیگری بنویسم: میکروفون در اختیار شما.
از روزنامهنگاران، دوست دیرینم اکبر گنجی هنوز در زندان است. روز تولد پیامبر، بر اساس وظیفهی دوستی به منزلش زنگ زدم و از دخترش احوالش را پرسیدم. واقعیت این است که هیچ دو نفری در همه چیز مثل هم فکر نمیکنند. هر کسی میتواند با نظرات گنجی و یا هر کس دیگر مخالف باشد و مانیفستی هم که نوشته بود میتوانست مورد نقد قرار گیرد. اما هر کس که در عالم فرهنگ و دانش دستی دارد، حاضر نیست کسی که به خاطر عقایدش در زندان است را نقد کند. یادآوری اینکه اکبر سالهاست در زندان است برای هر صاحب اندیشهای دردناک است. کاش در میان این همه شعارهای انتخاباتی، یک کاندیدا هم به یاد اکبر گنجی و حسین قاضیان و دیگران بود.
امید توشه و وحید آبیده، دو خبرنگار جوان و با سوادی هستند که چند ماه پیش برای مصاحبه آمدند و امروز در روزنامهی اعتماد آن را چاپ کردهاند. در حاشیه و صفحهی مصاحبهی روزنامه هم که در سایت اعتماد نیست، ۱۰ مطلب وبنوشت با ۱۱ عکس ویژه منتشر شده است.
چند نفر از موافقان و مخالفان سیاسی هم در مورد من حرف زدهاند که حرف همهی مخالفان همان است که در تیتر این قسمت آوردهام: حجیمترش نکنید! از روزنامهی اعتماد و این دو جوان پرانرژی ممنونم. فقط در قسمتی از مطلبی که نوشته شده ابطحی چگونه لج مخالفانش را در میآورد، یک جوری نوشته که گویا آن دروغ معروف را باور کرده که من در سواحل لبنان با شلوارک راه میرفتهام. استدلال هم کرده که در دریا با لباس نمیروند. البته به خاطر تنبلی، من در دریای بیرون از لبنان شنا نکردم و قبول دارم بزرگان روحانی و غیرروحانی، حداقل در دریای مازندران که برای شنا میروند، با لباس تن به آب نمیزنند، ولی راه رفتن با شلوارک در کنار سواحل لبنان دروغ بزرگی بود که در کیهان برای اولین بار منتشر شد.