دی ۱۶, ۱۳۸۳
یادش بهخیر. اوایلی که قرار بود در سال ۶۱ صدا و سیمای بوشهر را راهاندازی کنیم، اوج روزهای جنگ بود. ما از یک کانتینر صدا و سیما را اداره میکردیم. تازه نیروهای متفرقه را جمع میکردیم که سروسامانی به آنجا بدهیم. کار هیچکس معلوم نبود. بعضی وقتها کار مهمی پیش میآمد ولی کسی در دسترس نبود و گاهی برعکس.
یکی از مقرراتی که وضع کردیم این بود که «برای کارهای ضروری» حتماً یک راننده در صدا و سیما باشد. یک...
ادامه مطلب
دی ۱۵, ۱۳۸۳
پس از جلسهای که هیأت نظارت و پیگیری قانون اساسی بنا به ارجاع رئیسجمهور با وبلاگنویسان داشت ــ که خلاصهای از آن را در وبنوشتها نوشتم ــ آقای مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران با آقای مهرپور تماس گرفته بود و ضمن اعتراض به حضور آنان در جلسه و اعلام آن، خواسته بود که حتماً آقایان امید معماریان، روزبه میرابراهیمی، شهرام رفیعزاده و جواد تمیمی هم دعوت شوند و آنان نیز اعلام نظر کنند؛ همانهایی که...
ادامه مطلب
دی ۱۴, ۱۳۸۳
یکی از اتهامهای همیشگی من این بوده است که در ایام مسئولیت رسمیام بهجای خدمت به مردم، وقتم را به اینترنت و خواندن ایمیل و عکسگرفتن گذراندهام. و مثلاً بهجای اینکه در جلسهای که هستم یک ثانیه دکمه موبایلم را فشار دهم و لحظهای را ثبت کنم، باید آن یک ثانیه را به خدمت به مردم میگذراندم! گویا بقیه که چنین ارتباط اینترنتی ندارند و عکسی نمیگیرند، حتی یک ثانیه از خدمت به خلق را از دست نمیدهند! خدا...
ادامه مطلب
دی ۱۳, ۱۳۸۳
باز هم چند روزی بود که نتوانستم سایتم را پابلیش کنم. احتمالاً دلیل آن هم بعد از نوشتن مطلب مربوط به وبلاگنویسان روشن باشد. شاید روزی اگر باز به مشکلات برخورد کردم تفصیل آن را بنویسم.
البته تا چند روزی کمی سایت لنگ خواهد زد. عکسها هنوز مشکل دارد و مطالب دیماه را هم نتوانستم بازیافت کنم. همهچیز از روی سرور برداشته شده است. به بزرگواری خودتان ببخشید. درست خواهد شد.
در این میان سال نو میلادی...
ادامه مطلب